کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ کُرْهٌ لَّکُمْ وَعَسَى أَن تَکْرَهُواْ شَیْئاً وَهُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ وَعَسَى أَن تُحِبُّواْ شَیْئاً وَهُوَ شَرٌّ لَّکُمْ وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ. (بقره:216)
جنگ صرفنظر از اینکه حق باشد یا باطل، جنبه دفاعی داشته باشد یا هجومی برابر باشد یا نابرابر از سلاح متعارف استفاده شود یا نه از نگاه انسان سخت و ناخوشایند است. زیرا به تعبیر قرآن همانگونه که در آیه 140 سوره آل عمران و 104 سوره نساء آمده است برای طرفین درگیر در جنگ مایه ی خسارت، جراحات، بلا‌ها، درد و رنج‌ها و اذیت و آزار‌ها است.
« إِن یَمْسَسْکُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِّثْلُهُ» «إِن تَکُونُواْ تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ یَأْلَمُونَ کَمَا تَأْلَمونَ»
همچنین جنگ موجب کشتار و خونریزی، معلول و مجروح شدن انسان‌ها و حیوانات، یتیم شدن بچه‌ها بیوه شدن زنان، غم و اندوه پدران و مادران، تخریب خانه و کاشانه آدمیان و حیوانات از بین رفتن مزارع و منابع طبیعی و خسارت‌های جبران ناپذیر جانی و مالی می گردد.
جنگ خانمانسوز و ویرانگر (غزه) که امروزه صهیونیست‌های سنگدل و بی رحم، با همکاری اربابان و نوکرانشان بر مردم ستمدیده، بی دفاع و محاصره شده‌ی غزه تحمیل کرده‌اند از جمله جنگ‌های است که در برگیرنده تمام آثار ناگواری است که در سطور بالا ذکر آن بمیان رفت.
مردم غزه بر اساس انتخابات مشروع، نمایندگان بر حقشان را انتخاب کرده‌اندو به قدرت رسانده‌اند تنها گناه و جرم بزرگی ! که مرتکب شده‌اند و تاوان آن را در قالب یک جنگ ویرانگر و نابرابر پس می دهند این است که با تمام وجود و هم صدا با رهبرانشان می گویند : « الله ربنا ثم استقاموا » پروردگار ما الله است و در این راه اصرار و استقامت به خرج می دهند. که بارزترین مضامین این شعار مبارک آن است که ما، اشغالگران و ستمگران را به رسمیت نشناخته و زیر بار ظلم و ستم آنان نخواهیم رفت و هیچ وقت آلت دست آنان نخواهیم شد.
این موضعگیری حق، صریح و شفاف و قاطع از سوی مردم مقاوم و سربلند غزه، علت اساسی وقوع جنگ تحمیلی از سوی اشغالگران و ستمگران بر مردم آن سرزمین است.
اگرچه این جنگ تا کنون موجب شهادت و مجروح شدن بیش از شش هزار نفر گشته و همانگونه که در رسانه‌های مختلف دنیا آمده زنان و کودکان یک ثلث آن را تشکیل می دهند و هنوز معلوم نیست که چهره زشت و ناپسند خود را از مردم آن سرزمین کی بر می گرداند و تا کی ادامه دارد اما در پس پرده سیاه رنگ آن علی رغم همه ناگواریهایش می توان به گوشه ای از جوانب تأمل برانگیز آن که از درخت خاردار این جنگ بهتر می توان چید اشاره کرد :
1- « ولاء» کامل آمریکا، صهیونیست‌ها و اتحادیه اروپا برای همدیگر بخصوص در مواقع حسّاس و «براء» آنان نسبت به دیگران. نشست اضطراری و فوری سران اتحادیه اروپا، آمریکا، و صهیونیستها بعد از اعلام پیروزی حماس در انتخابات و موضع گیری واحد آنان بر ضد حماس و متهم نمود نشان به تروریسم خشونت طلب از سوی رسانه‌ها و وسایل تبلیغات جمعی وابسته به آنان مؤید این مطلب است.
2- عدم برخورداری سازمان‌های ملل، شورای به اصطلاح امنیت!، حقوق بشر از استقلال و قاطعیت رأی، دربرابر متجاوز و جنایتکار و عدم تأثیر نفوذ بر آنان و تبدیل شدنشان به خمیر مایه توسط ستمگران و اشغالگران روزگار.
بی ثمر ماندن تلاش‌های مکرر سازمان ملل و نپذیرفتن مفاد قطعنامه آن در رابطه با توقف جنگ از سوی اشغالگران گواه زنده بر آنست.
3- تبعیض‌آمیز بودن قواعد دمکراسی و چرخیدن چرخ اصلی آن به نفع ستمگران و اشغالگران و مدافعین دمکراسی است.
4- دوگانگی و فساد در سیاست استعمارگران و پیچیده کردن آن در جهان بشریّت. 
که نفاق و دو چهره‌ای، عدم شفافیت در موضعگیری اعتماد نداشتن به همدیگر عدم حرف شنوی برای همدیگر از آثار پلید آن است.
5- برتر بودن حس ایمان و انسان دوستی بر حس ناسیونالیستی که جنبه معنویت آن از ایمان به خدا و روز قیامت و دلسوزی برای بشریت اندک یا تهی است.
شاهد زنده آن ناسیونالیستی عربی و قضیه فلسطین و شهر غزه عرب است که بعضی از حکام آن هیچ، که دردی از دردهای غزه را درمان نکرده بلکه خود نیز مایه دردسر همدیگر شدند.
6- آشکارتر شدن چهره پلید صهیونیسم و خلق و خوی درندگی و ضد بشری آن برای مردم دنیا که در جنگ غزه در وحشیگری و سنگدلی سنگ تمام گذاشت. 
7- بر ملا شدن چهره حقیقی ملتها و حاکمان و فاصله بسیار زیاد آنان با همدیگر از نظر فکری و موضع گیری
8- گذاشتن موانع سخت و خطرناک برای جلوگیری مسلمانان از رسیدن به قدرت همه‌جانبه و بخصوص قدرت سیاسی توسط استعمارگران و اشغالگران. 
9- درخشیدن چهره‌های مخلص و فداکار در دنیای اسلام و لبیک گفتن ملتهای مسلمان به ندای بر حق آنان 
10- یادآوری تاریخ اسلام و مواقع حساس آن از جمله محاصره اقتصادی زمان پیغمبر چنگ احزاب، ایثار و فداکاری‌ها و مقاومت و از جان گذشتگی اصحاب و یاران با وفای رسول اکرم و همچنین جنگ‌های صلیبی و فداکاری‌های شخصیت‌های چون صلاح الدین ایوبی و غیره 
11- آشکارتر شدن نقش ایمان و اعتقادات در مراحل زندگی بخصوص در وقت شدائد و سختی‌ها و جایگاه توکل و حسن ظن به خدا
12- به بار نشستن جنبشهای اسلامی و لبّیک مردم به دعوت آنها در میادین مختلف علی الخصوص جنبشی که سابقه اش به هفتاد یا هشتاد سال بر می گردد
آنچه که گذشت گوشه‌ای از جوانب تأمل برانگیز در جنگ غزه بود. امید است این جنگ که دل میلیون‌ها مسلمان در جهان را مجروح و بدرد آورد تذکری از خواب غفلت در برابر نقشه‌های دشمنان و عامل اتحاد و همبستگی مسلمانان و جنبشهای اسلامی در سراسر جهان گردد. ان شاء الله
به امید پیروزی حق بر باطل و بدست آوردن قدرت همه جانبه جهت دفع فساد در روی زمین 

والسلام علیکم و رحمة الله